تفسیر روشن (کتاب)تفسیر روشن، تالیف علامه میرزا حسن مصطفوی (۱۳۳۴- ۱۴۲۶ ق) است. فهرست مندرجات۲ - معرفی تفسیر ۳ - روش تفسیر ۳.۱ - ترجمه آیات ۳.۲ - جایگاه ترجمه ۳.۳ - نیازمندی های تفسیر ۳.۴ - احادیث تفسیری از نگاه مولف ۳.۵ - پرهیز از نقل اقوال ۳.۶ - دیدگاه مولف در باره قرائات ۳.۷ - دیدگاه مولف در باره شان نزول ۳.۸ - دیدگاه مولف در باره نسخ ۴ - نسخه شناسی ۵ - منابع مقاله ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - انگیزه نگارشمؤلف در مقدمه کوتاه خود بر تفسیر روشن انگیزه خود را چنین مینویسد: «چون از تالیف کتاب «التحقیق فی کلمات القرآن» فراغت حاصل شده و تصمیم داشتم به مبنای این کتاب به تفسیری به لغت عربی اشتغال بورزم، متوجه شدم که تفسیر به زبان عربی بسیار نوشته شده و در دسترس همه طبقات از هر صنفی و در هر رشتهای موجود است. و متاسفانه تفسیری به زبان فارسی که از جهات الفاظ و معانی و نظم و تحقیق و قاطع بودن ممتاز باشد، وجود ندارد. بخصوص طبقه عموم مردم (که در اصطلاحات و علوم رسمی، تخصصی ندارند و) قدرت استفاده از اقوال مختلف و تاویلات گوناگون و مطالب متفرقه و مباحث دور از افهام را ندارند. در این نیت تا حدودی تردید داشتم، از خداوند متعال بوسیله کتاب او درخواست تکلیف نمودم، آیه «... و اجعل لی لسان صدق فی الآخرین...» (شعراء :۸۴ )آمد. پس برای انجام این وظیفه الهی از پروردگار متعال یاری طلبید، و از هر جهت به فیوضات و توجهات او نیازمند هستم.» [۱]
تفسير روشن، مصطفوى حسن، مركز نشر كتاب، چاپ تهران، ۱۳۸۰ ش، چاپ اول،ج۱،ص۵.
۲ - معرفی تفسیرتفسیر روشن اثر حسن مصطوفی به زبان فارسی و شامل کل قرآن و با تفصیل و گسترده است. که شامل ۱۶ جلد میشود. مفسر پس از تالیف «التحقیق» و بر اساس دیدگاههای واژه شناسی خود و تاکید بر غیر مجازی بودن کلمات قرآن و همچنین اهتمام به بعد تربیتی و سیر و سلوکی، پایههای تفسیر روشن را پاریزی کرده است. مخاطبان این تفسیر افراد متوسط و عموم مؤمنین میباشند. ایشان در جلد نخست کتاب، مقدمهای مختصر به نگارش در آورده و به خصوصیات تفسیر و اصول پذیرفته شده خود اشاره کرده است. توضیحات او در خصوصیات تفسیرش در قالب ۱۲ مقدمه به قرار ذیل بیان شده است: ۱- راجع به لغات قرآن و ترجمه آنها، ۲- لغات و معانی حقیقی، ۳- نفی تحریف در قرآن، ۴- اختلاف قراءات، ۵- اعجاز قرآن، ۶- تفسیر به رای، ۷- ترجمه آیات، ۸- نقل اقوال ۹- احادیث مربوط به آیات، ۱۰- ناسخ و منسوخ، ۱۱- محکم و متشابه، ۱۲- شان نزول آیات. ۳ - روش تفسیرروش عمومی تفسیر وی به این گونه است که: ابتدای هر سوره فقط به ذکر نامی از آن اکتفا مینماید و البته بندرت به ثواب تلاوت و نامهای دیگر سوره اشاره دارد. پس از ضبط یک یا چند آیه، لغات مشکل و غیر مشکل را معنا میکند. ایشان در معنا و ترجمه لغات در مقدمه اول مینویسد که: تمام ترجمههای لغات از کتاب «التحقیق فی کلمات القرآن» اخذ شده است، و چون یکایک کلمات در آن کتاب، بحث و تحقیق و مورد دقت قرار گرفته است، به کتابهای دیگر لغت احتیاجی نداشتیم، مگر در بعضی از موارد که لازم باشد.» [۲]
تفسير روشن، مصطفوى حسن، مركز نشر كتاب، چاپ تهران، ۱۳۸۰ ش، چاپ اول،ج۱،ص۶.
در این باره در مقدمه دوم مینویسد: «ما معتقدیم که: تمام کلمات در قرآن مجید به معنای حقیقیه آنها استعمال شده، و معنای مجازی در کلام خداوند متعال نیست، و این مطلب در کتاب «التحقیق» برهانا و عملا ثابت شده است، در نتیجه اکثر آراء مخالف و اقوال مختلف و احتمالات خلاف و سست، قهرا از میان برداشته میشود.» [۳]
تفسير روشن، مصطفوى حسن، مركز نشر كتاب، چاپ تهران، ۱۳۸۰ ش، چاپ اول،ج۱،ص۶.
۳.۱ - ترجمه آیاتسپس آیات را ترجمه مینماید، درباره ترجمه آیات در مقدمه هفتم مینویسد: ترجمه کردن قرآن مجید به زبانهای دیگر مشکل تر از تفسیر است، زیرا لازم است که در مقام ترجمه، تمام مقصود و منظور متکلم تفهیم شده، و کوچکترین تحریفی در بیان مراد او پیش نیاید. و این معنا اضافه بر شرایط تفسیر، محتاج است بر تسلط کامل به جهت بیان و قلم که بتواند مفهوم آیه را بتعبیر کوتاه و مختصر و در عین حال مفید و روشن و تمام تحویل بدهد.» ایشان معتقدند: «ترجمه قرآن به زبان دیگر، بدون در نظر گرفتن و حفظ خصوصیات و بیان مقصود و افاده منظور، از مصادیق کامل تحریف کلام پروردگار متعال بوده، و موجب اهانت و از بین بردن مقام قرآن و ساقط کردن آن از اعتبار گشته، و سبب گمراه شدن افکار و تحیر افراد خواهد بود.» در ادامه مینویسد: «ترجمه لفظ به لفظ آیات قرآن بهر زبانی صورت گیرد، بر خلاف حق و صلاح بوده و موجب ضلالت ، انحراف و ضعف ایمان دیگران شده، هیچ فایدهای در بر نخواهد داشت.» ۳.۲ - جایگاه ترجمهاما چون ترجمه را ضرورت میداند میفرماید: «ترجمه قرآن بهترین خدمت به حقیقت و افراد بشر است، به شرط اینکه هیئتی از متخصصین در تفسیر جمع شده و به جای ترجمه، تفسیر کوتاه و مختصری نوشته، و حداقل مقاصد و مطالب قرآن را به زبان گویا و کوتاه و جامع به قلم بیاورند.» در مرتبه سوم، جداگانه تفسیر روشن و قاطع و بقدر امکان بزبان ساده بیان میکنند. ۳.۳ - نیازمندی های تفسیرایشان در زمینه تفسیر قرآن و دوری از تفسیر به رای در مقدمه ششم مینویسند: «تفسیر به معنای بسط دادن و شرح با توضیح است، و این معنی متوقف میشود به فهم مراد و علم به منظور گوینده، تا بتواند منظور او را آنطوریکه واقعیت دارد شرح و توضیح بدهد، و فهمیدن مطالب صحیح و حق قرآن مجید متوقف بر دو امر است: ۱- آشنایی کامل به کلمات و جملات و ظواهر تعبیرات آن از لحاظ ادبی، به طوریکه خود، صاحب رای و اجتهاد و یقین باشد، نه اینکه در مقام فهمیدن مطالب، از اقوال دیگران تقلید کند. ۲- مفسر باید قلبی روحانی و پاک و باطنی نورانی داشته و با نور الهی و محیط، حقایق کلمات پروردگار را ادراک نموده، و از معارف لاهوتی و عوالم غیبی آگاه باشد.» بر این اساس ایشان در مقدمه کوتاه جلد ۴ تفسیر میفرماید: «تنها چیزی را در این تفسیر مینویسم که خود، اطمینان و یقین پیدا میکنم، چه در جهت ادبیات باشد، یا در معانی لغات و ظواهر آیات کریمه. و یا از لحاظ حقایق و معارفی که استفاده میشود.» در مرتبه چهارم اگر حدیث معتبر و مرتبطی با آیه بود نقل میشود و توضیح مختصری نیز در ارتباط با آن حدیث داده شده است. با این بخش، تفسیر روشن، رنگ روایی مختصری نیز به خود میگیرد. ۳.۴ - احادیث تفسیری از نگاه مولفالبته ایشان در مورد احادیث نقل شده، همه را به مثابه تفسیر نمیبیند و در مقدمه نهم مینویسد: «روایاتیکه مربوط به آیات ذکر و نقل میشود، اکثر آنها در جهت تاویل و یا ذکر مصداقی از عموم معنی صادر شده است، و بسیار کم دیده میشود که نظر در آنها به تفسیر حقیقت آیه باشد.» علت آن را نیز بیان کرده میفرماید: «زیرا این اقتضا از لحاظ مورد و یا شخص مخاطب و یا زمینه صلاح، بندرت وجود پیدا میکرد، و در اکثر موارد مقتضی بر شرح و تحقیق و دقت و تفسیر نبوده و اکثر مخاطبین استعداد تحقیق را نداشتهاند.» این علت سبب بی اعتباری روایات در دیدگاه مفسر نشده و مینویسد: «در عین حال اگر روایت معتبر و صحیح بوده، و بهر عنوانی که صادر شده باشد، در مقام تفسیر و تحقیق بسیار مفید است.» با این وجود دیدگاه او نسبت به تفاسیر روایی، مثبت مطلق نمیباشد، در این باره، مینویسد: «تفاسیری که به عنوان تفسیر روایتی نوشته شده است، برای تحقیق و اخذ حدیث و انتخاب آن بسی مورد استفاده واقع میشود، ولی برای افراد عمومی و غیر محقق نه تنها مورد استفاده نمیباشد، بلکه ممکن است موجبات انحراف افکار آنان نیز بشود. زیرا امثال این احادیث شریفه باید از هر جهت مورد بحث و تحقیق و شرح واقع شده و روشن گردد که آیا تفسیر است یا تاویل، حقیقت است یا مجاز یا کنایه، عمومیت و اطلاق دارد یا نه، روی تقیه صادر شده است یا در آزادی، به عنوان ذکر مصداق است یا نه، حدیث مورد وثوق است یا ضعیف و مخاطب چه افرادی است.» در قسمت پنجم اشاره به بعضی از جهات ترکیب و اعراب و یا لطائفی که موجود است میشود. ۳.۵ - پرهیز از نقل اقوالمفسر در این تفسیر بنا را بر عدم نقل اقوال گذاشتهاند و از نقل اقوال و احتمالات در هر جهت که باشد پرهیز کردهاند تا موجب اختلاف و تردید و ابهام نشود. علت اصلی را در مقدمه هشتم خود چنین مینگارد: «تفسیر در صورتی که دارنده شرائط (مطرح شده) باشد، و با قاطعیت و نورانیت باطنی و روحانیت تمام و آگاهی علمی و ادبی همراه شد، قهرا به واقعیت و حق نزدیک تر بوده، و احتمالات و اشتباهات و اختلافات برطرف و رفع گشته، و مفهوم واحدی باقی خواهد ماند. بطور کلی موضوعی که برای جمعی محسوس و مشاهد است، هرگز مورد شبهه و اختلاف واقع نمیشود، ولی افرادیکه از دید کامل محروم بوده و نمیتوانند به دقت و تحقیق آن موضوع را بررسی کنند، خواه و ناخواه دچار اختلاف و اشتباه گشته و در ادراک خود به ظن و شک مبتلا میشوند. در مشاهدات معنوی نیز اینچنین است، و شرط تقوی و نورانیت قلب برای مفسر بخاطر این است که حقیقت بین باشد، و تنها عالم بودن مخصوصا علم در رشته ادبیات آنهم بدون اجتهاد و تحقیق در مقام فهم حقایق نورانی کتاب الهی، نتیجه بخش نخواهد شد. متاسفانه بسیاری از مفسران اینچنین هستند، و نقل اقوال و آراء آنان جز تکثر شبهه و ایجاد حیرت و ضلالت هرگز فایدهای نخواهد داشت و ما هم در این کتاب تا ممکن بود سعی کردیم که اختلافی ایجاد نکرده و خوانندگان را به معانی حقیقی نزدیک نموده، و در هر قسمت آنچه را که حق میبینیم بیان کنیم.» ۳.۶ - دیدگاه مولف در باره قرائاتدر بخش قراءات نیز مفسر بر این عقیده است که: «قراءت صحیح در قرآن مجید از جهت کلمات و صیغهها و اعراب، همین قراءت موجود با تمام خصوصیاتیست که در همه قرآنهای چاپی و خطی حاضر و قدیم مضبوط است. و قرائتهای دیگر از مورد اعتبار و وثوق خارج بوده، و احادیث مربوط به نزول قرآن بر پنج یا شش یا هفت احرف از هر جهت ضعیف میباشند.» ایشان معتقدند در کتاب آسمانی نباید کم و زیاد و اختلاف و تحریفی صورت گیرد، از جهت قراءت کلمات و جملات نیز نباید اختلاف نظر پیدا شده، و تابع آراء و افکار دیگران قرار گیرد. [۴]
تفسير روشن، مصطفوى حسن، مركز نشر كتاب، چاپ تهران، ۱۳۸۰ ش، چاپ اول، ج ۱ مقدمه چهارم ص۸
مفسر گرچه کمتر به روایات شان نزول اشاره دارد اما بعد از شرط صحت روایت و اینکه شان نزول هرگز مخصص یا مقید مضمون آیه نمیشود (مگر آنکه صد در صد به قرائن خارجی و به قرینه خود آیه دلالت بر تخصیص یا تقیید داشته باشد.)۳.۷ - دیدگاه مولف در باره شان نزولدر مقدمه دوازدهم مینویسد: «بطور کلی، اشاره و ذکر شان نزول در مواردیکه مفید و مؤثر در مضمون آیه باشد، بهتر و یا لازم میشود. و از این قبیل است متعرض شدن به مکی و مدنی بودن سورهها یا آیهها که در بعضی از موارد در مقام تفسیر مؤثر میشود. ۳.۸ - دیدگاه مولف در باره نسخدر بحث ناسخ و منسوخ ایشان پس از بحث لغوی و اصطلاحی و اعم دانستن نسخ در تکوینیات و تشریعیات، اطلاق ناسخ به حکم دوم که جایگزین حکم اول میشود را ظاهری میداند و در نهایت مینویسد: «بحث کرده در موضوع نسخ پس از روشن شدن آن بی مورد است، و آنچه قابل بحث است، عبارت است از فلسفه و علل و جهاتی که در مورد نسخ منظور میشود، و ما در هر کدام از موارد نسخ بجهاتیکه در آن مورد صورت گرفته است، اشاره میکنیم. در مورد متشابه نیز پس از بیان معنای محکم و متشابه و رسوخ و تاویل در نهایت در مقدمه یازدهم مینویسد: «پس تشابه به معنای ابهام یا مخفی بودن یا پوشیده شدن و مجهول گشتن نیست، آری لازم و نتیجه متشابه بودن این است که، مراد و مقصود برای افرادی که ضعیف و محجوب هستند، پوشیده بوده و نتوانند منظور و مراد را دریابند. و ما در ذیل آیات مربوطه، از خصوصیات این موضوع و از لطائف آن آیات بیاری خداوند متعال بحث خواهیم کرد.» با بررسی گزارش مختصر فوق از تفسیر روشن پی میبریم که بحثهای ایشان به همراه جهت گیری عرفانی میباشد، و درست است که ایشان فرموده تفسیر من برای افراد متوسط و عموم مومنین نوشته شده است اما انصافا فهم عمیق و صحیح برخی از مباحث آن نیاز به آشنایی با نظریات مختلف اندیشمندان اسلامی علی الخصوص حکماء و عرفا، دارد. البته در بحثهای لغوی نیز ایشان حاصل تلاشهای خود در «التحقیق» را بیان داشته و این امر فهم آنها را، نیازمند تدبر و دقت، کرده است. به طور کلی تفسیر ایشان برای عموم افراد، از آشنا به اصطلاحات علوم اسلامی و درس خوانده حوزه تا اساتید دانشگاهی و تا افراد متوسط اهل مطالعه، مفید فایده بوده، فهم آنان را نسبت به قرآن و آیات الهی عمق میبخشد. ۴ - نسخه شناسینسخه حاضر تفسیر روشن توسط مرکز نشر کتاب در یکدوره ۱۶ جلدی به عنوان چاپ اول آن در بهار ۱۳۸۰ ش در تهران به بازار عرضه گشت. در پایان برخی مجلدات آن، مفسر محترم تاریخ اتمام آن را ذکر کردهاند. به عنوان نمونه جلد اول آن در ربیع الاول ۱۴۰۹ ق و ۲۱/ ۷/ ۶۷ ش در قم به پایان رسیده و جلد نهم آن در ۲۵ رمضان ۱۴۱۳ مطابق با ۲۸/ ۱۲/ ۱۳۷۱ ش پایان یافته است. پایان هر جلد دو فهرست شامل فهرست مطالب متفرقه از مباحث علمی و موضوعاتی که در آن جلد مطرح کردهاند و فهرست لغات تحقیق شده در آن جلد وجود دارد. البته چند جلد اول این تفسیر قبل از چاپ دورهای، در سال ۱۳۶۶- ۱۳۷۴ ش توسط انتشارات سروش وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در ۴۰۰۰ نسخه چاپ و انتشار یافته است. ۵ - منابع مقاله۱- مقدمه تفسیر روشن ج۱ تفسیر ۲- سایر مجلدات تفسیر روشن ۳- طبقات مفسران شیعه دکتر عقیقی بخشایشی ج۵ ص۲۹ ۴- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی ج۱ ص۷۰۴ و ج۲ ص۲۰۷۵ به کوشش بهاء الدین خرمشاهی ۶ - پانویس
۷ - منبعنرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). |